اهداف چین از سند راهبردی; تنوع سازی منابع انرژی, تنوع سازی شرکای تجاری, تنوع سازی راه ابریشم و گستره بازار بوده و اهداف ایران نیز از سند راهبردی; خروج از بحران اقتصادی و اجتماعی ناشی از تحریم و کاهش آسیب پذیری, نیاز به سرمایه گذاری خارجی, تعدیل نگاه غرب پس از تفاهمنامه با چین, بهره برداری از ظرفیت های اقتصادی کشور و در نهایت کنترل فضای مجازی است.
اهداف چین بلندمدت بوده, و به لحاظ زمانی نیز اولویت زمانی ندارد. بر عکس اهداف ایران برخی بلندمدت بوده و برخی دیگر کوتاه مدت است. نیاز ایران به سند اضطراری است. و نگاه کوتاه مدت بر بلند مدت غلبه دارد.
عوامل موثر بر چگونگی توزیع امتیازات طی یک سند و قرارداد متنوع است. یکی از عوامل, شدت نیاز یک طرف است. هر چه یک طرف قرارداد نیاز بیشتری به انعقاد قرارداد داشته باشد, احتمال اینکه امتیاز بیشتری بدهد بالاتر است زیرا قدرت چانه زنی آن طرف کاهش یافته, برای تامین نیازش مجبور به هزینه بیشتر است. عامل دیگر, فوریت نیاز است. طرفی که نیاز فوری به قرارداد داشته باشد نیز مجبور است که هزینه بیشتری بپردازد. سوم عامل انحصار و عدم انحصار است. اگر یک طرف قرارداد فقط با طرف مقابل بتواند قرارداد ببندد ولی طرف مقابل این انحصار را نداشته بلکه هدفش تنوع سازی در طرفهای قرارداد است, طبیعی است که انحصار موجب گرانی شده, هزینه بالایی توسط انحصارگر بر طرف قرارداد تحمیل خواهد شد. به نظر می رسد, نیاز ایران به این سند, از شدت, فوریت و انحصار طرف قرارداد برخوردار است. در نتیجه باید انتظار داشت که در توزیع امتیاز بین طرفین, توازن به هم بخورد. البته این سند چنانچه مطلعین گفته اند صرفا نقشه راه است. بنابراین الزامی به طرفین تحمیل نخواهد کرد. اما قراردادهای پیرو این سند, الزام آور بوده و از قواعد یادشده پیروی خواهد کرد.
قراردادهای پیرو این سند تحت شرایطی می تواند به نفع کشور تمام شود و تحت شرایطی نیز می تواند زیان بار باشند.
در کوتاه مدت, اگر این سند بتواند موجب سرعت بازگشت امریکا به برجام شده, تحریم ها برداشته شده و یا به شدت کاهش یابند, تعاملات با غرب در کنار تعاملات با دنیای شرق شکل گیرد. و به عبارتی تنوع سازی در مراودات اقتصادی دنبال شود این سند تا به همینجا و بدون ملاحظه قراردادهای پیرو, می تواند موفق ارزیابی شود. اما اگر در این مرحله نتواند به نتایج یادشده دست یابد نمیتوان در کوتاه مدت آن را موفق دانست.
تنوع سازی جزء اهداف مهم چین از قراردادهای بین المللی است. چندی پیش نیز امانوئل مکرون بیان کرد علاوه بر مراودات مالی اتحادیه اروپا با امریکا, باید مراودات اقتصادی بیشتری با چین داشت تا از درجه آسیب پذیری اقتصاد کاست. بنابراین تنوع سازی تجارت بین الملل یک دغدغه جدی کشورهای بزرگ است. طبیعی است این امر برای ما نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا انحصار روابط با یک کشور منجر به تحمیل اراده انحصارگر خواهد شد. در همین برجام, وقتی امریکا از برجام خارج شد در حالی که اروپاییها مخالف بوده و منافعشان هم اقتضاء نمی کرد ولی به دلیل روابط گسترده اقتصادی با امریکا مجبور شدند عملا از برجام خارج شوند. بنابراین اگر ایران امضای سند راهبردی را به منزله قدمی در مسیر تنوع سازی تلقی کرده باشد, در این صورت این سند نمادی از هوشمندی خواهد بود هرچند طی این مسیر هموار نیست. اما اگر نگاهی به تنوع سازی نداشته و تنها کاهش فشار تحریم و گسترش مراودات انحصاری اقتصادی با چین و احیانا روسیه مدنظر باشد, در این صورت این سند سرآغاز پیامدهای منفی برای اقتصاد ایران خواهد بود.
چندی پیش, ظریف بیان کرد که شاید تا ده سال آینده با توجه به شرایط ایران در جهان, پیوند و مراودات ایران با چین و روسیه حداقل به همین حالت تداوم یابد. اما نکته مهم, بده – بستان ایران با دو کشور یادشده است. اگر ایران, حمایت این دو کشور را در عرصه جهانی می خواهد این حمایت مجانی نیست. اگر هدف ما خروج از بحران تحریم و فشار غرب همراه با تداوم تخاصمات با امریکا باشد, روابط انحصاری با چین نمی تواند مسیر توسعه ایران را فراهم کند.
چین نیز به دنبال دستیابی به منابع مطمئن و ارزان برای رسیدن به قدرت اول دنیا است. در این صورت ایران برای همیشه عرضه کننده مواد خام مورد نیاز این کشور خواهد ماند و یا مسیری برای صادرات چین به اروپا خواهد شد. اما سهم ما در این مبادله چقدر خواهد بود؟ ایران نیازمند رشد مبتنی بر تکنولوژی جدید است. با این وصف ایران از طریق این سند موفق به این امر نخواهد شد.
.
دکتر یوسفی شیخ رباط- استاد حوزه و دانشگاه
تازهترین مطالب
محبوبترین مطالب